آنها در منهتن بودند و در آزادترین کشوری که می توانید تصور کنید زندگی می کردند و می گویند که تحت ستم هستند؟ یونمی پارک به روزنامه پست از دانشجویان دانشگاه کلمبیا در دانشگاه کلمبیا گفت. من در قرن بیست و یکم زیر همین آسمان به قیمت 20 دلار به عنوان برده جنسی فروخته شدم. و آنها می گویند که به آنها ظلم می شود زیرا مردم نمی توانند از ضمایر خود که هر روز اختراع می کنند پیروی کنند؟
این جوان 29 ساله در نوجوانی از کره شمالی فرار کرد تا در چین مورد قاچاق انسان قرار گیرد. در سال 2014، او یکی از تنها 200 شهروند کره شمالی شد که در ایالات متحده زندگی می کنند – و از سال گذشته، یک شهروند آمریکایی است.
اکنون، چهار سال پس از فارغ التحصیلی از کلمبیا در رشته اقتصاد، پارک زنگ خطر را در مورد فرهنگ لغو آمریکا و ایدئولوژی بیدار شده به صدا در آورده است.
پارک در کتاب خود به نام “While Time Remains” که در 14 فوریه منتشر شد، می نویسد که چگونه به ایالات متحده رسید و تنها برخی از همان تجاوزات به آزادی را پیدا کرد که فکر می کرد در کره شمالی پشت سر گذاشته است – از سیاست های هویتی و ذهنیت قربانی به ریاکاری نخبگان
او می نویسد: “من از جهنم روی زمین فرار کردم و در جستجوی آزادی در سراسر صحرا قدم زدم و آن را یافتم.” من نمیخواهم هیچوقت برای خانه جدیدم اتفاق بدی بیفتد… میخواهم – به ما نیاز داریم – تاریکی را از خود دور کنیم.»
او از خوانندگان التماس می کند: “من برای نجات کشورمان به کمک شما نیاز دارم، در حالی که زمان باقی است.”
پارک اولین بار در سال 2015 با کتابش با عنوان «به منظور زندگی: سفر یک دختر کره شمالی به سوی آزادی» و به دلیل ادعاهای جسورانه اش مبنی بر اینکه محیط بیداری که در دوران دانشجویی در کلمبیا تحمل کرده بود، او را به یاد کره شمالی می انداخت، خبرساز شد.
پارک این هفته در مصاحبه ای با The Post به یاد می آورد که یک فراری از کره شمالی که از ظلم و ستم گریخته است تنها برای ملاقات با دانشجویانی که قصد ادعای قربانی شدن و کسب امتیازات ظلم را داشتند، چگونه بود. او به مادر خود لقب «اردوگاه تلقین خالص» داد و گفت که بسیاری از همکلاسیهایش در نخبهترین مدرسه شهر نیویورک «مانند دانشآموزان کره شمالی شستشوی مغزی شدهاند.
پارک گفت: “من هرگز نفهمیدم که نداشتن مشکل می تواند یک مشکل باشد.” آنها باید بیعدالتی کنند یا مشکلی را از ناکجاآباد بسازند، زیرا چیزی شبیه آنچه که مردم در دنیا با آن روبرو هستند را تجربه نکردهاند.»
او در هیسان، کره شمالی، فرزند دوم یک کارمند دولتی و یک پرستار ارتش به دنیا آمد و تحت حاکمیت رهبر عالی وقت کیم جونگ ایل در بدترین شرایط بزرگ شد.
در پنج سال اول زندگی او، حدود 3.5 میلیون نفر از مردم کره شمالی از گرسنگی جان خود را از دست دادند. پارک شکار سوسکها را در راه مدرسه برای فرونشاندن گرسنگیاش به یاد میآورد – حتی زمانی که رژیم کیم کلمات «قحطی» و «گرسنگی» را ممنوع کرده بود.
پارک می نویسد: «تاریکی در هیسان کامل است. این فقط نبود نور، قدرت و غذا نیست. نبود عزت و حریم و امید است. تاریکی در هیسان… تماشای والدین و همسایههایت است که توسط پلیس به جرم جمعآوری حشرات و گیاهان برای خوردن فرزندانشان بیرون میروند.»
پس از دستگیری پدرش و محکوم شدن به کار سخت به جرم تجارت نمک و شکر، زندگی خانواده پارک در کره شمالی بیش از پیش بدتر شد. سرانجام، آنها برای خروج برنامه ریزی کردند.
من در جستجوی آزادی، یا آزادی، یا امنیت فرار نکردم. من در جستجوی یک کاسه برنج فرار کردم.
خواهر پارک ابتدا از کره شمالی فرار کرد. پارک که در آن زمان 13 سال داشت و مادرش به دنبال آن از رودخانه یخ زده یالو عبور کردند و به چین رفتند. اما این زوج به جای یافتن خواهرش، به دست قاچاقچیان انسان افتادند که پارک را به بردگی جنسی فروختند.
پس از سال ها کار اجباری برده، سرانجام یک پارک هنوز نوجوان توانست آزاد شود و با کمک مبلغان مسیحی از صحرای گبی به مغولستان سفر کند. از آنجا به کره جنوبی رفت و در آنجا پناه گرفت و تابعیت دریافت کرد.
هفت سال پس از اولین جدایی، پارک نیز با خواهر بزرگترش ملاقات کرد. اما آنها متوجه شدند که پدرشان مدت کوتاهی پس از اینکه موفق به فرار به چین شده، فوت کرده است.
پارک میگوید از دست دادن او باعث شد «به یک زندگی متفاوت قدم بگذارد: زندگی اختصاص داده شده به حقوق بشر، و بهبود زندگی مردمی که تحت استبداد رنج میبرند. زندگی پر معنا زندگی ای که باعث افتخار پدرم شود.»
وقتی پارک دختر جوانی بود، مادرش به او گفت که خطرناکترین چیزی که در بدنش وجود دارد زبانش است و به او هشدار داد که اگر حرف نادرستی بزند یا به رژیم توهین کند، ممکن است خانوادهاش زندانی یا حتی اعدام شوند.
پارک به پست گفت: «این پایان فرهنگ لغو است. «البته، ما در حال حاضر مردم را در مقابل جوخه تیراندازی در آمریکا قرار نمی دهیم، اما معیشت، حیثیت، آبرو و انسانیت آنها مورد حمله قرار گرفته است. وقتی به مردم می گوییم حرف نزنند، فکر آنها را هم سانسور می کنیم. و وقتی نمیتوانی فکر کنی، بردهای – یک عروسک خیمه شب بازی.»
از زمان حضور در کلمبیا، این نویسنده و فعال ساکن نیویورک، کانالی در یوتیوب به نام «صدای کره شمالی» راهاندازی کرده است که در آن اطلاعاتی درباره زندگی تحت رژیم به اشتراک میگذارد. او همچنین به هیئت مدیره بنیاد غیرانتفاعی حقوق بشر پیوست، جایی که با مخالفان از سراسر جهان کار میکند و اخیراً به تلاشها برای انتشار اعلامیههای ضد رژیم در کره شمالی کمک کرده است.
پارک که اخیراً طلاق گرفته است، اکنون مادر یک پسر پنج ساله است. او میخواهد که او همان آزادیهایی را داشته باشد که در آمریکا پیدا کرد – اما میترسد که آنها مورد حمله ایدئولوژیهای مخرب بیدار، و بهویژه سیاستهای هویتی قرار بگیرند.
پارک گفت، در کره شمالی، دولت شهروندان را به 51 طبقه تقسیم می کند که آیا خون آنها “آلوده” است، زیرا اجداد آنها مالکان “ظالم” بوده اند.
«اینگونه بود که رژیم مردم را تقسیم کرد. کاری که یک فرد انجام می دهد مهم نیست. همه چیز مربوط به اجداد شما و جمع است.» او توضیح داد.
او گفت که اکنون، وقتی آمریکاییها را میبیند که در ذاتگرایی نژادی و سیاستهای هویتی زیادهروی میکنند، به طرز وحشتناکی احساس آشنایی میکند.
پارک گفت: “آنها می گویند سفیدپوستان ممتاز و گناهکار و ظالم هستند.” این تاکتیکی است که رژیم کره شمالی برای ایجاد تفرقه بین مردم استفاده کرد. در آمریکا همان ایده گناه جمعی است. این ایدئولوژی است که کره شمالی را به آنچه امروز است سوق داد – و ما آن را در ذهن جوانان آمریکایی قرار می دهیم.
پارک به پست گفت که امیدوار است کتاب دومش الهامبخش آمریکاییها باشد تا با وعدههای دروغین «برابری» تا زمانی که میتوانند مبارزه کنند.
او هشدار داد: “واقعا فکر نمی کنم که زمان زیادی برای ما باقی مانده باشد.” در حال حاضر همه نهادهای جریان اصلی ما همان ایدئولوژی کره شمالی را دارند: سوسیالیسم، جمع گرایی و برابری. ما به معنای واقعی کلمه در حال گذر از یک انقلاب فرهنگی در آمریکا هستیم. وقتی متوجه شویم، ممکن است خیلی دیر باشد.»